کیاشا جونمکیاشا جونم، تا این لحظه: 10 سال و 7 ماه و 27 روز سن داره

کیاشا نفس مامان و بابا

نظر حواهی راجع به اسم پسرم

سلام بچه ها میشه هر کی اومد تو وبلاگم راجع به اسم پسرم نظر بده یه هفته مونده به زایمانم میخوام بدونم اسم قشنگی واسش انتخاب کردم یا نه ممنون   کیاشا = پادشاه . شاه شاهان
17 شهريور 1392

17 شهریور 92

دیشب که رفتم دکتر واسه معاینه گفت دهانه ی رحمت 2 سانت بازه و لگنتم خیلی خوبه واسه زایمان گفت میخوای بستری بشی امشب دیگه نی نی بیاد ؟  من مونده بودم چی بگم از یه طرف خوشحال چون پسرمو دیگه میبینم   از یه طرفم میترسیدم   ولی خانم دکتر بعدش گفت قارچ گرفتی و نمیشه امشب بستری بشی تازه دردم نداری میری ماماها دستکاریت میکنن اذیت میشی چند روز دیگه هم وایستا بعد دوباره بیا پیشم  منم گفتم باشه حالا میخوام تا پنج شنبه صبر کنم صبحش میرم پیش دکترم ببینم چی میگه دیگه هر چی خدا بخواد من که این همه صبر کردم این چند روزم روش  ...
17 شهريور 1392

شنبه 16 شهریور 92

امروز رفتم دکتر واسه چکاپ هفتگی خانم دکتر گفت عصری دوباره بیا که معاینه لگنت کنم تا ببینم وضعیتت چطوریه اگه دیدم لگنت آمادستو دهانه ی رحمت باز شده نامه ی بستری میدم ولی اگه ببینم هنو هیچ خبری نیست میفرستم واسه هفته ی آینده که دوباره بیای  ای خدا کاش تا عصری دهانه ی رحمم باز شه بتونم تا فردا دیگه پسرمو ببینم خدایا ازت میخوام هر چی خودت صلاح میدونی واسم انجام بدی  الهی آمین
16 شهريور 1392

هفته ی 40 بارداری

  امروز رفتم تو 40 هفته دیشب بیمارستان بودم واسه چندتا سوال و اینکه زیر دلم درد میکرد گفتم یه معاینه بشم تا وضعیتمو چک کنم یه مامای خیلی مهربون اومد و معاینم کرد گفت دهانه ی رحمت کاملا بستس و بچت هنو نیومده تو لگن خیلی ناراحت شدم یه هفته دیگه وقت دارم تا به دنیا اومدن پسره نازم امیدوارم زودتر بیاد واقعا دیگه خسته شدم ...
16 شهريور 1392

بدون عنوان

                                    6 روز دیگه هورااااااااااااا   کیاشا جونم عمرم  وجودم نفسم فقط 6 روز دیگه مونده بیای بغلم مامانی         ...
16 شهريور 1392

شمارش معکوس شروع شده هوراااااااااااااااااااااااااا

                                        فقط 9 روز دیگه                   هوراااااااااااا   کیاشا جونم عزیزم فقط 9 روز دیگه مونده روی ماهتو ببینم عسلم خیلی خوشحالم خیلی خیلی. حالا اگه تونستی زودترم بیای بد نیست چون دیگه نمیتونم صبر کنم  ...
13 شهريور 1392